سبز نیست،انگار دیروقتی است شاه توت باغچه مان پیر شده
دیوارهای گچی اتاق از رطوبت دیروز زرد گشته
سقف سوراخ بود و نگهبان من غمگین......
از آن پس باران نباریدورد پایش بر دیوار اتاقم خشک شد
بی تحرک همانند مترسکی کاغذهای آفت زده ی اطراف اتاق را می نگرم
وپرندگان حضور دارند،پرندگان افکار پوچ بر دیواره ی ذهنم
شبنم خادم
نشست ادبی
موضوع: خوانش شعر توسط حاظران و بحث در مورد ساختار شعری انان
تاریخ برگزاری : 22/9/ 86
اعضاء شرکت کننده:
آقایان:نظام الدین مقدسی،مهرزاد مقدس،کمال الدین قلی پور
خانمها:فرزانه ابراهیمی،شبنم خادم،فائزه خادم،سمیه قادر پور،نجیمه فاضلی،الهه خلوتی
ساعت شروع:4
جلسه با خواندن شعر توسط خانمها قادر پور و شبنم خادم و فرزانه ابراهیمی و همچنین نثر شاعرانه ی خانم فائزه خادم شروع شد !
بعد یکی یکی اعضا در مورد حس آمیزی ،استعاره ،تشبیه ،تصویر در شعرها نظرهای خود را دادند در این بین آقای قلی پور که گویا از رمانتیک بودن اشعار شاکی شده بودند به این بحث پرداختند که این روزها دردهای اجتماعی مارا می آزارد در حالی که در هیچ یک از اشعار شاعران حاظر از در دهای اجتماعی سخنی نرفته بود!
این نکته قابل تامل است!
اما رمانتیک بودن برای شاعر عین شعر گفتن است این را نباید فرا موش کرد !
رمانتیکها در پرتو تخیل شاعرانه و به طور کلی با به کار گیری نیروی هنر در پی آنند تا همه تضادهای موجود میان آدمی و طبیعت را برطرف سازند!
جلسه در حالی به پایان رسید که موضوع هفته آینده که خواندن داستان توسط اعضاء و همچنین بحث راجع به یکی از رمانهایی که در آن هفته اعضاء خوانده اند به پایان رسید
ساعت اتمام نشست:5:30
با سلام.روز پنج شنبه تاریخ 15/9/86در موسسه علی ابن ا بی طالب نشستی به این قرار برگزار شد:
موضوع بحث: ساختار داستان و صحبت راجع به داستان دو تن از اعضائ نشست
ساعت شروع: 4
اعضائ شرکت کننده:
خانمها:شبنم خادم،فاطمه مصدق،نجیمه فاظلی،شکوفه زارع،نادیه محمدپور،سمیه قادر پور،الهه خلوتی،فرزانه ابراهیمی
آقایان:یونس ویعقوب ابونجمی،نظام الدین مقدس،کمال الدین قلی پور ،دلاورایزدی،عارف دانیالی
جلسه با خوانش دو داستان خانم قادر پور و خلوتی شروع شد. و اعضائ نشست هر کدام به فراخور اطلاعاتی که راجع به داستان داشتند صحبت کردند.
البته بیشتر بحث روی داستان خانم قادرپور بود و ساختار داستان در داستان ایشان مورد بحث بود داستانی بود که از دارای نثر ادبی قوی بود همچنین موضوعی فمنیستی داشت اوج داستانی زیبا وپایانی زیباتر همچنین از کلمات شاعرانه زیبایی در این داستان استفاده کرده بودند فقط از نظر دیالگ
ضعیف عمل کرده بودند(این داستان در همینجا به زودی نوشته خواهد شد)
داستان خانم خلوتی که به داستان بودنش شک داشتند اما ایشان معتقد بودند یک داستان است مثل اینکه قبلا آقای مقدسی این را تائئد کرده بودند!
جلسه در ساعت 5/30به پایان رسد
فرزانه ابراهیمی
دلم مردی میخواهد
از آئینه
بیرون بییاید
دست بکشد روی موهام
زخم دلم را
باند پیچی
ازلبهام بوسه شکار کند!
دلم مردی میخواهد
بارانی
بپوشد
دهلیز قلبم را آب و جارو کند
تا من
پیش از اینکه
خوابم ببرد
مرد خوبی را ببینم
که مرده نباشد!
