• وبلاگ : پرسه درخيال
  • يادداشت : جلسه نشست ادبي
  • نظرات : 5 خصوصي ، 30 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + راوي 
    اين هم يك انجمن ادبيhttp://www.jeyhoun.persianblog.ir/
    + رازدار 

    داد كه مي زني

    ثانيه عبور ميكند

    ودرد شريان را كشتار ميكند

    احساس عميقي است

    احساسي است

    + نظام به محمد و خيرالله 

    دوستان درود . محمد جان از همانجا به هفتان رفتي يا نه ؟ آنجا را هم بخوان . وقت كم داري ولي براي تو يك پيتزاي خصوصي مي ارزد .

    خيرالله . ليلايي شده اي . دلم خيلي هواي ذهن خجالتيت را كرده بود . خوشحالم كردي و اندوهگين .

    از اين حرفا ميخوام زياد برات مي نويسم . هم اينجا و هم تو وبلاگ خودت و هم محمد جان .

    + محمد به نگاه 
    سلام .. خوابگرد را خوندم ... با شتاب ... دوست دارم دوباره بخونمش .
    + محمد 

    سلام ...

    منتظر گزارش نشست ادبي ام ...

    زود ...

    + خير...........الله 
    نظام ..حرفاي تازه ي خوبي رو ميزني به من از اين حرفا بيشتر بزن......
    + خير...........الله 
    اوقاتت ليلايي.........باليلا بروزم......منتظر تشنه ي شنيدن كزارشي درباره ي نشست ادبي هستم.....لطفن اسم كوجك شركت كنندكان رو ذكر كنيد.......
    + مقدسي 

    براي بدن فقط شادكامي خوب است . اما نيروي ذهن را اندوه پرورش مي دهد .

    ( مارسل پروست )

    + مقدسي 
    جهان يك باره آفريده نشده است . هبلكه هر هنرمند خلاقي هر بار آن را از نو آفريده است . ( پروست )
    + مقدسي 

    روشن است كه خسته ام

    زيرا آدميان در جايي بايد خسته شوند

    (ريلكه )

    + نگاه ( مقدسي ) 

    شعر و هنر تنها راه نجات انسان است . زبان خانه ي هستي است ( هايدگر )

    البته هايدگر جوان داريم و پير . اين سخن از هايدگر پير است .

    + نگاه به همه دوستان 

    1- نشست ادبي فردا پنج شنبه يادمان نرود .

    2- از پيشنهاد فردين شهرياري استقبال كنيم مثل اينكه چيز خوبي است .

    + نگاه 
    مي توانم تمام دانش عميق خود را بدهم و در مقابل فقط يك رقص خوب داشته باشم . (ويرجينيا وولف )
    + نگاه به محمد . 

    درود . حيف كه وقت كم داري . وگرنه دوست داشتم هم درباره داستان و هم درباره ي ادبيات شعري آنلاين ( اين اصطلاح را من به وجود آورده ام ولي سالها پيش از من دزديدند ) گفتگو كنيم . داستان آخرت را دوباره بايد بخوانم .

    راستي يك چيز ديگر . داستانهاي كوتاه هم مي نويسي ؟ مثلا سه صفحه اي يا ده صفحه اي ؟ مثل گذشته . /آنها هم حال و هواي خوبي داشت . وقتي به ايران بر مي گردي ( كي ؟ حضرت جبرئيل مي گويد به زودي ) آنها را برايم سوغات بياور . هر چند جبرئيل يك چيزهايي درباره ي مرگ مي گويد . مفهوم حرفهايش تلخ است البته فقط براي من .

    + محمد به نظام 

    سلام ...

    خوندم . ولي بيشتر بايد درباره اش حرف زد .

    ممنون

       1   2      >