سلام پگاه شعر من را خذف كن
سبز نيست،انگار ديروقتي است شاه توت باغچه مان پير شده
ديوارهاي گچي اتاق از رطوبت ديروز زرد گشته
سقف سوراخ بود و نگهبان من غمگين......
از آن پس باران نباريدورد پايش بر ديوار اتاقم خشک شد
بي تحرک همانند مترسکي کاغذهاي آفت زده ي اطراف اتاق را مي نگرم
وپرندگان حضور دارند،پرندگان افکار پوچ بر ديواره ي ذهنم
شبنم خادم