وبلاگ :
پرسه درخيال
يادداشت :
شعري از خودم
نظرات :
0
خصوصي ،
8
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
م.آرمان
سلام
اين کار را هم خواندم. آن زمزمه ي منجي خواهانه در اين مصاريع قلب مخاطب هوشيار را اميدوارم ميکنند. شما آن افق نادر را دريافته ايد افقي که در آن واقعيت و خيال همسوي هم قرار گرفته و شما مشاهده گر هنرمندي هستيد. در مصراع اول بانوي هزار ساله ي من خفته است و من بوي شير را از پستان هاي ناشکيب روز شنيده ام. دريافت هاي منتقدانه اي مي شود از آن داشت هر چند همراه تعقيد معنوي است . يا چهار مصرع درخشان نفس ميکشم هفت خط روزگار را تا در من رسته است... شما در رگ و جان خود اين حس تسخير کننده ي شعر را حس ميکنيد . شاعر به شهرت نيست و من چنين نمي بينيم شما شاعريد...
م.آرمان