سلام شاعر...
خوبي؟
شعر حاصل بازيهاي معنايي در درونه ي زبان است در شعر تو هم اينطور بود في المثل (روشن است) داراي معناي چندگانه اي شده و به نوعي اين معنا برجسته شده است... فضاي عيني تولد انزوا گونه در ابتدا به سمت ذهنيتي منتشخص ميرود هرچند من با وجود ميرم باكره موافق نيستم و نميدانم بر اساس چه رابطه ساختاري به اين جا آمده...
در كل باز هم لطفش در آشنايي با شاعري با استعداد بود
موفق باشيد
به ما هم سر بزن خط خطي هايي هست كه با هم دوره كنيم به صرف چاي
سلام
بعد از مدت ها به وبلاگ شما سر زدم
نظرات قبلي كه با نام من ثبت شده مربوط به من نيست ومن تكذيب ميكنم
فراخوان دومين نشست تخصصي شعر آفتاب (شاعران منطقه لارستان)آخرين مهلت ارسال آثار آخر تيرماه
مثل اينكه شعر جديد نگذاشته ايد . اما از بابت شماره ي دوم روزبهان بي نهايت از شما و همكارانتان سپاسگذارم . بسيار قوي و غني بود و مطمئن هستم كه تاثيرگذار خواهد بود . خسته نباشيد . به اميد پايدار ماندن مجله ي روزبهان .
سلام . شعرت را چند بار خواندم . از لحاظ خوانش در ابتدا به نظم رسيد كه اگر خط سوم در ادامه ي خط سوم نوشته شده بود بهتر خوانده ميشد / تولدم را / بين چارديواري شمعهاي مرده /جشن ميگيرم /
اما شعرت مثل هميشه خوب شروع شده است . بيشتر به محتوا پرداخته اي تا فرم . ولي از نظر من اين قسمت شعرت تمام زيبايي شعرت را چه محتوا چه فرم بر دوش ميكشد / و با نفسهاي تو / فوت ميكنم شمعها را / تا مسيح در من / به آسمان برسد /
اين قسمت شعرت از زيباترين و معجزترين تكه هاي شعرهاييست كه تا به حال از شما خوانده ام . ميتوان روي اين قطعه درنگ كرد . تامل كرد و تصويري كه خلق شده است را تماشا كرد . تصوير قوي است و همين تصوير اگر در شعر نبود به گمانم لطمه ميخورد اين شعر خوب .
پايدار باشيد و شاعر .
سلام.خوبين شما.ممنونم كه به من سرزدين.
زيبا نوشتين.
با سلام و ادب
سركار خانم پگاه
به وبلاگ شما هم سر زديم پگاه خوبي را سپري كرديم
تا پگاهي ديگر خدا نگهدار