عصر پنج شنبه تعطيل شد . تسليت .
مهرزاد سلام . اولا كه ديگر نميآيي كتابخانه . حداقل كتابها را پس بيار ( به در بگو ديوار بشنوه شايد )
ديگه هم اينكه داستاني كه آدرس داده بودي را خواندم . همان زن اپرا . و نظرم را نوشتم . درست مثل خودت زيبايي و تكنيك را فداي تعهدات اجتماعي و فمنيستي كرده بود .
ولي لذت بردم . باز هم از اين كارها بكن .
اين داستان دارد مي گويد نميشود قدرت كلمه را حدس زد . نميشود گفت داستان نويسي به پايان خودش رسيده . ببينيد يك نويسنده چه موضوعي را چقدر دلچسب و قشنگ و لذتبخش ميپردازد . ؟ اينجاست كه آدم تصميم ميگيرد نويسنده شود .
نميدانم شايد چرت و پرت نوشتم .
خانم ابراهيمي از اينكه اين داستانها را ميگذاريد سپاسگذارم .
---------------